خورشید چراغکی ز رخسار علی /مه نقطه کوچکی ز پرگار علی /هرکس که فرستد برمحمد صلوات /همسایه دیوار به دیوار علی است

عشق یعنی اشک توبه در قنوت،خواندنش با نام غفاررالذنوب،عشق یعنی چشم ها هم در رکوع شرم گین از نام ستارالعیوب،عشق یعنی سرسجود ودل سجود ذکر یا رب یا رب از عمق وجود

عید است ولی بدون او غم داریم ،عاشق شده ایم وعشق او کم داریم،ای کاش که این عید ظهور برسد،این گونه هزار عید با هم داریم

شنبه بیست و ششم 2 1388

برروی زمین وآسمانها وکرات /دربین مناجات و تمام کلمات /زیباترین از این دعا نیست کسی /به خاتم انبیا محمد صلوات

عالم همه قطره اند ودریاست حسین /خوبان همه بنده اند و مولاست حسین /ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش /از بس که کرم دارد و آقا است حسین

روزها فکر من اینست وهمه شب سخنم  که چرا غافل از احوال دل خویشتنم ،زکجا آمده ام آمدنم بهر چه بود ،به کجا میروم آخر نمایی وطنم

شنبه بیست و ششم 2 1388

نخواهم گل که گل بی اعتبار است ،تمام عمر گل فصل بهار است،تورا دوست دارم از گل های عالم ؛که بوی تو همیشه ماندگار است

دریا باش،که اگر کسی سنگ به سویت پرتاب کرد ،سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی.

عجب رسمیه رسم زمونه،اس ام اس شده کار شبونه ،می رن پیاما از اونا فقط هزینه هاشون به جای میمونه

شنبه بیست و ششم 2 1388

سعی کن به کسی که تشنه عشقه دل نبندی،سعی کن به کسی که لایق عشقه دل ببندی،چون تشنه عشق یه روزی سیراب میشه و لایق عشق ماندگار میشه

 اگر پرنده پرواز یادش بره/اگر شیرین فرهاد یادش بره/اگر ماهی دریا یادش بره/من هیچ وقت تورا یادم نمیره

جدایی تا نباشد دوست کی داند قدر دوست را /شکسته استخوان داند قدر مومیایی را

یک سنگ کافیست برای شکستن یک شیشه،یک حرف کافیست برای شکستن یک دل،یک ثانیه کافیست برای عاشق شدن ویک دوست مثل تو کافیست برای همه ی عمرم

شنبه بیست و ششم 2 1388

طنز اجتماعی

دیشب سحری میان باغی/می گفت خروسی با کلاغی/کای زاغ ساه رنگ تیره /از رنگ تو چشم خلق خیره/ صد عیب بود تو را نهفته/اما به تو هیچ کس نگفته/آواز تو روح می خراشد /منقار تو سنگ می تراشد/از بهر شکم به قارقاری/مردار خورو شکم تغاری/چون این سخنان کلاغ بشنید/برجست وبه قا قاه خندید/پس گفت که ای خروس مسکین/ای صاحب خط وخال رنگین/یاران عزیز میکشند ت/از بهر چه چیز میکشندت/اول تو به فرق تاج داری/زین تاج خیال باج داری/دوم تو چه بی محل بخوانی /چون بلبلکان غزل بخوانی/گویند خروس بی محل خوان/درجای قصیده او غزل خواند

دوستان خواهشمندم مرا ازنظرات گوهر بار خود  بی بهره نسازید

دسته ها : طنز
پنج شنبه بیست و چهارم 2 1388

طنز سیاسی

اگر دو گاو دارید...نحوه ی دوشیدن شیر2گاوازدیدگاه های مختلف :

سوسیالیسم:دو گاودارید یکی را نگه دارید دیگری را به همسایه خود میدهید.              

کمونیسم:دوگاو دارید دولت هردوی آنها را میگیرد تا شما و همسایه شما را در شیرش شریک کند.

فاشیسم:دو گاو دارید شیر را به دو لت میدهید دولت آن را به شما میدهد.

کاپیتالیسم:دو گاو داریدهر دوی آنها را میفروشید شیرهای آنها را بر زمین می ریزید تا قیمتها همچنان بالا بماند.

نازیسم:دو گاو دارید دولت به شما تیراندازی میکند و هر دوی آنها را از شما میگیرد.

سازمان ملل:دو گاو دارید فرانسه شما را از دوشیدن آنها وتو میکند.آمریکا وانگلس از شیر دادن به شما وتو میکند.نیوزلند رای ممتنع میدهد.

ایده آلیسم:دو گاو دارید ازدواج میکنید همسر شما انها را می دوشد.

دموکراسی مطلق:دو گاو دارید از همسایه ها رای میگیرید که انها را بدوشید یا نه.

سکولاریسم:دو گاو دارید پس به معبود نیازی نیست.

امیدوارم لذت ببیرید. خواهشمندم مرا از نظرات خود بی بهره نگردانید

دسته ها : طنز
چهارشنبه بیست و سوم 2 1388
X